الا ای کوثر همواره جاری الا ای چشمه سار بی قراری
تویی خیر کثیر ای مادر ما تمام هستی پیقمبر ما
خدارا شکر هستیم محرم تو دلم داذد بهانه از غم تو
بگویم از تو اهل مدینه همان شهر پر از نامرد وکینه
شنیدم با علی همراه گشتی پی ان مردم گمراه گشتی
شبانه با حسن نور دو عینت غریبانه به همراه حسینت
اگر چه دل غمین وخسته بودی اسیر پهلوی بشکسته بودی
اگر چه قد وبالایت کمان بود اگر چه خون ز پهلویت روان بود
زدی در,خانه ی ریزه خواران را مسلمانان پست وناتوان را
سرشک از دیده ات ارام سفتی به انها با دل ازرده گفتی
چرا این گونه برغفلت اسیرید چرا غافل ز مولای غدیرید
چرا دنیا شما را کرده مدهوش چرا امر پیمبر شد فراموش
چرا بر خوان نامردی نشتید به روی مرتضی در را بستید
حقایق را چرا اسان فروشید علی را این چنین ارزان فروشید
مرا دشمن زد وچیزی نگفتید میان خانه ها ارام خفتید
تماشاگر شدید اتش زدن را هجوم تازیانه روی من را
بیاید و دوباره باز گردید امام خویش را سر باز گردید
شما ریزه خور احسان مایید مسلمان گشته ایمان مایید
ولی دنیا زده بودند مردم به غفلت باز اسودند مردم
به روی تو در کاشانه بستند کنار سفره ی دشمن نشستند
که از بی غیرتی دین بی معین شد امیر المومنین خانه نشین شد
62417 بازدید
323 بازدید امروز
68 بازدید دیروز
990 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian